دختر داییم دانشگاه ، رشته من قبول شده ؛ زنگ زده میگه : یه سوال تخصصی دارم !
گفتم خب بپرس !
میگه ریاضی ۱ دفتر چن برگ میخواد ؟؟؟
.
.
.
بابام رو دیدم که با یه کاغذ داشت میرفت بیرون …
بهش گفتم کجا میری ؟ گفت :
یه یارویی ماشینش رو پارک کرده جلو در خونه میخوام براش یاداشت بنویسم !
بعد چند دقیقه برگشته میگم چی نوشتی ؟ تندی که نکردی ؟
میگه : نه کاغذ رو سفید گذاشتم که بدونه میتونستم بهش چیزی بگم،
ولی نگفتم شاید اصلاح بشه . . .
.
.
.
یکی از آپشن های عطر مشهدی اینه که
برای از بین بردن بوش باید اون قسمت از بدن رو قطع کنی !
تبليغات